به گزارش «نماینده»، در کوران رقابت های انتخاباتی سال 1388 بود که مفهومی جدید در مفاهیم سیاسی مرتبط با تاریخ جنگ تحمیلی از طرف حسن عباسی در سطح جامعه منتشر شد. تعبیری که به سرعت طرفداران خود را در میان جامعه و جوانان به دست آورد و زمینه را برای کاوش و تحقیق بیشتر در ماجرای جنگ تحمیلی و عوامل پذیرش قطعنامه فراهم ساخت.
در این روزها که ایام سالگرد پذیرش قطعنامه در 27 تیر ماه را پشت سر گذاشتیم در رسانه های مختلف شاهد روایت تکراری دیگری از هاشمی رفسنجانی هستیم که ضمن تایید نظریات حسن عباسی در این رابطه نشانه های قبلی را مورد تاکید قرار می دهد.
هاشمی رفسنجانی ضمن بازخوانی جلسه سران قوا در حضور امام در این رابطه درباره یکی از رئوس این مثلث ما نمی توانیم این طور می گوید:
«البته لازم است در اینجا به نقش نامه آقای محسن رضایی هم اشاره ای شود که وی در آن نامه نیازهای ضروری رزمندگان را برای ادامه جنگ مطرح کرده بود و خیلی واضح بود که در آن شرایط تامین آن نیازها برای نظام و کشور مقدور نبود که امام هم در نامه خودشان هم به آن تکیه کردند».
در واقع این مثلث ما نمی توانیم بدون توجه به آنکه امام در واکنش به عدم امکان تامین تجهیزات جنگ فرموده بودند اگر گونی برای ساختن سنگر ندارید نیرو که دارید با نیروهای خود در برابر دشمن بایستید، به صرف عدم توانایی در مدیریت تجهیزات ضعف های خود را توجیه و بر عهده امام قرار می دهد.
در بخشی از نامه معروف امام در این رابطه می خوانیم:
«مسوولین سیاسی می‌گویند از آنجا كه مردم فهمیده‌اند پیروزی سریعی به دست نمی‌آید شوق رفتن به جبهه در آن‌ها كم شده است. شما عزیزان از هر كس بهتر می‌دانید كه این تصمیم برای من چون زهر كشنده است ولی راضی به رضای خداوند متعال هستیم و برای صیانت از دین او و حفاظت از جمهوری اسلامی اگر آبرویی داشته باشم ، خرج می‌كنم».
این مسئولین سیاسی بر اساس ترس و حساب های مادی خود از قبیل عدم توانایی در پیروزی و نیز تلقین حملات شیمیایی احتمالی عراق به ایران بر اساس یک حساب مادی سرشار از هراس از دشمن با تمام توان در برابر امام ایستادند تا این تصمیم بر امام تحمیل شود. شاید به همین دلیل باشد که پس از قطعنامه و پس از حضور چشمگیر رزمندگان در جبهه ها به ویژه در ماجرای مرصاد امام این گونه فرمودند:
«اگر می‌دانستم این قدر نیروی رزمنده در جبهه‌ها داریم و این قدر مردم اشتیاق به دفاع دارند، هرگز قطعنامه را نمی‌پذیرفتم»!
نظرات مخاطبان 0 7
۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۲:۳۶مربع 4 4
البته بر اساس آخرین نظریه ایشان مثلث تبدیل به مربع ما نمیتوانیم شد راس جدید هم شمخانی بود.۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۲:۳۹ 2 3
لعن الله علی الجاهلین والمستکبرین الهم ارحم علی الایرانیون المظلومین و استعنهم من جور الجائرین۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۶:۵۵ 6 3
جمع کنید بابا... خجالت بکشید. همین هایی که دارین وانمود می کنید این ها جام زهر خوراندند، اصن همین زمان جنگ کجا بودید ؟! یه کم فکر کنید بعد اینگونه انگ بزنید تا در نهایت دایره انقلاب را تنگ نکنید...۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۱۷:۰۴ 4 2
حسن عباسی دیگه کی باشه ؟! الکی جو می دین.... اصلا هم جریانی ایجاد نشد. ایشان خیلی علاقه دارند همه را از قطار پیاده کنند، در حالی که خودشان به زور به این قطار چسبیده اند... پیامبر هم در جنگ مشورت می کرد و خود رایی نمی ورزید. امام نیز همینطور. آیا واقعا شما فکر می کنید با امکاناتی که برایمان مانده بود می شد جنگ را ادامه داد ؟! جدای از کمبود ها و فشارها، از آن ور هم عراق داشت به شدت تجهیز می شد. حالا ایشان دوست دارند امام را فردی وانمود کنند که انگار خودش نمی دانست و نمی دید که چه می شود و همینطوری جام زهر نوشید، اشکالی ندارد... اصرار جنابان بر اینکه عده ای حتما جام زهر را به امام خوراندند، چیزی جز حماقت و تنگ نظری نیست. پذیرش 598 سخت بود و زهراگین. اما الزاما این سخت بودن دلیلی بر اشتباه بودن این تصمیم نیست. الان ما بعد 598 در کجا قرار گرفتیم ؟ آقا هم به برکات این مسئله اشاره فرموده اند.۱۳۹۲-۰۴-۳۰ ۲۳:۲۷بی نام 1 4
برکات امروز ربطی به اصل پذیرفتن قطعنامه نداره به خاطر تدبیر امام و رهبر در این 25 ساله. بله میشد جنگ را ادامه داد چون عملیات مرصاد ثابت کرد. به امام هم میشود نظری را تحمیل کرد مثل 598 به امام معصوم هم میشود مثل بازگشتن مالک از صفین. پس شما انقدر ساده به قضایا نگاه نفرمایید.۱۳۹۲-۰۴-۳۱ ۱۱:۵۰کارن سرکیسیان 1 6
با سلام من مسیحی ام، اما فیلم امام اول شما علی علیه السلام را دیدم که پس از کار شکنی یارانش در صفین گفت: "یک روز امیرم و امر می کنم و روز دیگر مامورم و به من امر می کنند" چون دوستان مسلمانی دارم که شیعه هستند از ایشان شنیده ام در تاریخ اسلام همیشه امثال سلیمان صردخزائی ها بوده اند. افرادی که هیچگاه هم پای امامشان نبوده اند. یا یک قدم جلوتر افتاده اند یا یا یک قدم عقب تر پس امام هم می تواند قطع نامه ای را علی رغم میل باطنی اش و بر اثر فشار خودی ها پذیرفته باشد. به علاوه در کتاب وصایاایشان بارها آمده است که ایشان به امری راضی نبوده باشد و از اصرار جمع و بنا بر مصلحت مجبور به قبول آن شده باشد. مثل قضیه آقای منتظری، ریاست جمهوی بنی صدر و ... به نظر من، با تمام احترامی که برای دوستانم قایلم باید بگویم هرقدر این جنگ تحمیلی بود، اقدام این سه نفر صد برابر تحمیلی تر بود. با تشکر۱۳۹۲-۰۴-۳۱ ۱۹:۵۹شیعه 0 1
سلیمان صرد خزاعی درسته هموطن مسیحی نه خزائی